نشست سران سازمان همکاریهای شانگهای در شرایطی برگزار شد که بار دیگر صحبتی از جمهوریاسلامی ایران و عضویت دائم در این نهاد منطقهای نشد؛ منتقدان معتقدند صحبت از عضویت ایران در شانگهای، نتیجهای به همراه نخواهد داشت زیرا سیاست خارجی ایران در این رابطه موفق عمل نکرده است امادرواقع بار دیگر باید این پرسش […]
نشست سران سازمان همکاریهای شانگهای در شرایطی برگزار شد که بار دیگر صحبتی از جمهوریاسلامی ایران و عضویت دائم در این نهاد منطقهای نشد؛
منتقدان معتقدند صحبت از عضویت ایران در شانگهای، نتیجهای به همراه نخواهد داشت زیرا سیاست خارجی ایران در این رابطه موفق عمل نکرده است امادرواقع بار دیگر باید این پرسش اساسی را مطرح کرد که چرا ایران نمیتواند به عضویت دائم در شانگهای برسد و اصولا چه موانعی در راه وجود دارد. این پرسش و سؤالهای دیگر در این رابطه را با با امیررضا حجتی، کارشناس مسائل بینالمللی در میان گذاشتیم:
نشست سران شانگهای اخیرا در آستانه برگزار شد و مجددا نامی از ایران در رابطه با عضویت دائم مطرح نشد. باوجود تمامی اظهارنظرهای اعلامی صورتگرفته از سوی کشورهای عضو ازجمله چین و روسیه اما چشمانداز روشنی برای عضویت دائم ایران در این سازمان متصور نیست؛ دلایل این امر چیست؟
جمهوری اسلامی ایران جزء نخستین کشورهایی بوده است که به عضویت ناظر در سازمان همکاری شانگهای درآمد اما میتواند جزء آخرین کشورهایی هم باشد که به عضویت دائم در این سازمان امنیتی منطقهای درآید. شاید اگر بخواهم به دلایل این امر بهطور خلاصه بپردازم، باید همه دلایلی را که کارشناسان امر مطرح میکنند، ذیل یک مفهوم بیاوریم و آن هم «هویت» است. در روابط بینالملل ما با پویشی مواجهیم که «کنش- هویت» معنی گرفته است. سازمان همکاری شانگهای با شاکلهای امنیتی و منشور مبتنیبر اهداف امنیتی، از پذیرفتن جمهوریاسلامی ایران ابا دارد و میبینیم که هرساله علیرغم حضور ما در بلندپایهترین سطح، با تبدیل عضویت ناظر ما به دائم، موافقت صورت نمیگیرد. در دولت قبل و دولت کنونی، در سطح ریاستجمهوری در اجلاسهای این سازمان حضور داشتیم اما هربار به بهانهای در این سازمان بر روی ما گشوده نشد. دلیل این امر را در نگاه امنیت بینالمللی خود و غلبه نگاه منطقهای بر نگاه بینالمللی سازمان همکاری شانگهای میدانم و بهطور قطع، متأثر از این امر و پیشبینی عدم موافقت با تبدیل عضویت ما در این سازمان که باید مبتنیبر توافق همه اعضا باشد، رئیسجمهوری ما در این اجلاس شرکت نکرد.
برخیها بر این باورند که حمایتهای روسیه و چین از عضویت دائم ایران در شانگهای واقعی نیست؛ چه اینکه این دو کشور با عضویت هند و پاکستان که اساسا دو کشور دشمن هستند، موافقت کردند اما در رابطه با ایران وقعی نمینهند؛ نظر شما چیست؟
همانطور که گفتم نگاه راهبردی و کلان ما، نگاهی هویتمحور است. این هویت با پیروی انقلاب اسلامی و در گفتمان حضرت امام خمینی، بنیانگذار جمهوریاسلامی متولد شد و در ۳۸ سال بعد از پیروزی انقلاب نیز تداوم داشته است. درواقع میتوان گفت تصمیم ما در سیاست خارجی بر مبنای تداوم هویتمان بوده است. هویت ما، هویتی آمریکاستیز است. اگر ما با فروپاشی شوروی به کمرنگشدن بُعد ضدشرقی گفتمان انقلاب اسلامی نزدیک شدیم و حتی در سالهای اخیر به شرق نیز نزدیک شدهایم و این امر در قبال آمریکا اتفاق نیفتاده است، به خاطر تداوم هویت ما و ترس از اضطرابهای شناختی است که تغییر و تحول هویت میتواند ایجاد کند که البته این امر ضرورتا منفی نیست و میتواند مبحث جداگانهای برای سخن باشد. بر این نظرم که ما به شرق نزدیک میشویم تا ضدغربیبودن خود را استحکام بخشیم و این امر میتواند حتی در ناخودآگاه ما باشد، نه صرفا با تصمیم و تدبیر. معتقدم چین و روسیه که اعضای اصلی و راهبر قطار شانگهای هستند، نمیخواهند با پذیرش عضویت دائم ما در این سازمان، نگاه آمریکایی ضدایرانی را بر این سازمان متمرکز کنند و بُعد امنیتیدیدن شانگهای را در نظر آمریکاییها پررنگتر سازند. درواقع آنها منافعی عینی را میبینند و تلاش ما برای عضویت دائم در این سازمان، مبتنیبر منافع ذهنی و روانی در کنار منافع عینی است.
ایران به کرات اعلام کرده است که مشتاق پیوستن به سازمان شانگهای بوده و این در شرایطی است که به پیشنهادات و درخواستهای ایران توجهی نشده است. به نظر شما آیا این امر با اصل عزت در سیاست خارجی تطابق دارد؟
دایره عزت مطرح در سیاست خارجی را بسیار فراخ میبینم و درعینحال مقید. عزت در کنار حکمت و مصلحت باید آورده شود و به صورت کامل باید طرح و معنا شود. در این صورت است که عزت معنایی هم محدود به خود میگیرد و هم مبسوط. عزت در حوزه ذهنی، مبنای عزت در حوزه عینی است و حکمت و مصلحت مفاهیمی عینی هستند. اگر از این زاویه به مسئله نگاه کنیم، میبینیم که این تلاشها اگر به موفقیت برسد، میتواند نقشی مکمل در حفظ و بروز عزت ما آنگونه که تعریف و تبیین کردهایم، ایفا کند اما اگر این تلاشها به موفقیت ختم نشود، به عزت ما خدشهای وارد نمیآید؛ بنابراین پاسخ به سؤال شما را از زوایه ذهنی اینگونه میدهم که این تلاشها در راستای عزت ذهنی و روانی بیشتر ماست تا از رهگذر آن، عزت در حوزه عینی را نیز بیشتر ببینیم.
برخی معتقدند ایران باید دربرابر شانگهای سیاست صبر استراتژیک را درپیش بگیرد، به گونهای که صبر کند تا اعضای شانگهای برای عضویت دائم ایران درخواست کنند، چه اینکه آنها به خوبی از ظرفیتهای پیدا و پنهان جمهوریاسلامی ایران در منطقه و جهان و تأثیر آن بر رشد شانگهای آگاهی دارند. در این رابطه چه نظری دارید؟
با شما در این رابطه موافقم و عدم حضور رئیسجمهوری کشورمان در اجلاس چند روز پیش سران این سازمان را درهمینراستا میبینم. اصولا اگر خود را بیش از آنچه برای شما تقاضا وجود دارد، عرضه کنید، کمتر به شما توجه میشود و بهای کمتری در مابهازای آن دریافت میکنید. خوشبختانه سیاست اعلامی و موضعگیریهای سیاست خارجی ما هر چه بیشتر به سمت عملگرایی پیش میرود و این امر را باید به فال نیک گرفت. همانگونه که برجام اوج این عملگرایی و نقطه تحولی دراینراستا بوده است، میتوان با بهرهگیری از سیاستهای متناسب و واقعگریانه بیشازپیش در سیاست خارجی خود موفقتر عمل کنیم.
نگاه راهبردی اعضای اصلی و بازیگران مهم جهانی و منطقهای به این سازمان چگونه است؟
باید سازمان همکاری شانگهای را در سایه سنگین دو کشور چین و روسیه دید. رویکرد راهبردی چین، افزایش توان اقتصادی و توانبخشی به ظرفیتها و پتانسیل این کشور در کنار نگاه امنیتی داخلی و نگاه راهبردی روسیه به سازمان همکاری شانگهای، بیشتر متأثر از سیاستهای راهبردی این کشور مبنیبر حضور در فضاهای پیرامونی و ایجاد توازن در اوراسیا است. نگاه راهبردی دو عضو ناظری که اخیرا نیز بهعنوان عضو دائم در این سازمان پذیرفته شدهاند،از این قرار است که نگاه هند، بیشتر متأثر از افزایش ظرفیتهای داخلی و قدرت اقتصادی و رقابت با پاکستان و نگاه راهبردی پاکستان، متأثر از فقدان عمق استراتژیک و جستوجوی متحدان جدید و رقابت با هند است. نگاه راهبردی جمهوریاسلامی ایران نیز که سالهاست پشت در بسته عضویت دائم در این سازمان مانده است، نگاهی هویتمحور در کنار همگرایی با قدرتهای شرقی در ایجاد توازن در سطح نظام بینالمللی است. نگاه راهبردی آمریکا به این سازمان را نیز باید در چارچوب سیاست مهار و حفظ توازن قدرت آمریکا در سطح بینالمللی دانست.
اصولا عضویت ایران در شانگهای به چه دلایلی مهم است؟
همانگونه که گفتم، مسائل ذهنی و روانی یا مسائل هویتی، نقشی پررنگ و اساسا مبنایی در سیاست خارجی ما دارد. بر همین اساس، ما از رهگذر عضویت دائم در این سازمان میتوانیم امنیتی ذهنی را برای خود به دست آوریم زیرا در زیرسیستمهایی که قرار داریم، عضویت هیچ سازمان امنیتی منطقهای را نداریم. خطر تروریسم و افراطگرایی مذهبی نیز در مرزهای ما با تأمین برخی کشورهای منطقه بیشازپیش شده است و ازاینرو، عضویت در این سازمان میتواند بازویی کمکی در مقابله با این خطرات باشد و کاهش هزینههای مبارزه با گروههای تروریستی و بنیادگرا و قاچاق موادمخدر را سبب شود. همچنین باید به گسترش روابط خود با کشورهای عضو و سهولت بیشتر دستیابی به منافع اقتصادی و تجاری اشاره کرد.
منبع : وقایع اتفاقیه